کاغذ پاره های من

ساخت وبلاگ

به خاطر کفش جدید پاهایم تاول زده و به کفی آن هم حساسیت داده و پوسته پوسته شده. نقظه همین طوری که طبق عادت  شبانه اش کف پایم را می لیسد با مهربانی و ملایمت ریز ریز پوسته ها را با دندان های کوچولویش می کند. این طوری آدم از تاول زدن و حساسیت  پاهایش هم خوشش می آید.

کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : تاول,تاول پا,تاول سوختگی,تاول دهان,تاول روی زبان,تاول تناسلی,تاول پوستی,تاول به انگلیسی,تاول دست,تاول زدن پا, نویسنده : 9manjooghf بازدید : 284 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 18:07

زن پاشنه در خانه دختر را از جا کند بس که رفت خواستگاری. هر چه مانع هم گذاشتند سر راهش همه را به جان خرید تا دختر را برای پسرش گرفت. چون پسرش هم در خانه با همین اصرار و پافشاری دختر را می خواست. بعد از دو سال زندگی خدا می کند که هر روزش چه طور گذشته. دختر آمده خانه و گفته که طلاق می خواهد. مادر و پسر هم هیچ تلاشی برای جلب رضایت و برگرداندنش نکرده اند. پسر گفته من هم دیگر نمی خواهمش. طلاق داده و رفته. حالا بعد از 9 ماه از طلاق، دوشب  پیش دخترک 22 ساله سکته مغزی کرده و توی کماست. دکتر هم  گفته نمیشود کاری برایش کرد. یاد وقت هایی افتادم که یک بچه توی بازار خودش را میز کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 282 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 18:07

زن و مرد با یک بغل میوه ایستادند در صف نانوایی. همین طوری شروع  کرد به حرف زدن  می گویددوره زمانه بدی شده است .  70 هزار تومن پول همین میوه ها شده . می  پرسم مهمان داری؟ می گوید نع توی خانه پسر بزرگ دارم ماشالله بخور هستند مصرف هر هفته اشان است. دختر زنی که جلوتر از من توی صف هستند به مادرش می گوید: مامان شما وایستا نون بگیر من برم سفره افطاری رو بندازم. می رود. زن به مادر دختر می گوید خوش به حالت دختر داری کمک حالت است بچه های من پسرند کمک نمی کنند. می گویم خب یادشان نداده ای می گوید آره ولی خب پسر که نباید توی خانه کار کند . بعد شروع می کند راجع به دختر زن از او کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 254 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 18:07

جو بینی نابینا و چاه است اگر خاموش بنشیتی گناه است این شعر را باید برایش تبصره گذاشت که نابینای عاقل وگرنه خیلی از نابیناها را باید بگذاری بیافتد توی چاه یا بمیرد برای همیشه از دستش خلاص شوی و یا اینکه سرش به سنگ بخورد و به خودش بیاید.  البته خیلی هایشان  از این چاه به آن چاه می شوند.  در هر صورت اگر فقط یک درصد احتمال می دهید که توصیه هایتان افاقه نخواهد کرد نزدیکش نشوید چون دامنتان را می گیرد و با خودتان می بردتان ته چاه انوقت باید شانس بیاورید که بتوانید از چاه خلاص شوید.    کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : وصیت نامه وحشی بافقی,وصیت نامه,وصیت نامه امام,وصیت نامه شهدا,وصیت نامه خدا,وصیت نامه ابراهیم عالی پور,وصیت نامه شهدای مدافع حرم,وصیت امام علی,وصیت نامه کوروش کبیر, نویسنده : 9manjooghf بازدید : 172 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 18:07

راستش آنقدر درباره اش نوشته اند و تعریف کرده اند که برای نوشتن از این کتاب در اینجا دودل بودم چون نظری کاملا متفاوت دارم. چون هر کس که خوانده بود تعریف کرده بود هر کس نقد کرده بود گفته بود چقدر محشربود و امثال اینها. کتاب را دوروزه خواندم چون کنجکاو بودم ببینم این کتاب چه هست و چه گفته که این همه از آن تعریف کرده اند. اما  وقتی دو روز تعطیلی بی زبان را گذاشتم پایش  در پایان روز دوم  احساس کردم کلاه سرم رفته و از اینکه دوروز به پایش گذاشته بودم احساس یک بازنده را داشتم. با خودم گفتم شاید من هضمش نکرده ام، دو روز فاصله دادم شاید در این دو روز چیزی دستگیرم شو کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 256 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 18:07

فیلم مستندی بود که رسانه های انوری نشان می دادند در اینکه کلاس ها یا دوره هایی برگزار میشد که  بچه ها و بزرگترها از موجوداتی مثل عنکبوت و سوسک و مار و عقرب و ... نترسند و حتی در یک مرحله تماس فیزیکی هم برقرار می کردند با خودم گفتم عجب ادم های بی کاری هستند خب آدم از سوسک بترسد چی میشود؟ ما که یک عمر از عنکبوت ترسیدیم چه امان شده؟ یا فلانی از مار میترسد چه اشکالی دارد؟ مگر قرار هست با مارها زندگی بکند یا چندبار در عمرش به مار بر می خورد؟ و از این عیبجویی های جهان سومی. دیروز دوستی تعریف کرد که خانمی از دوستانش بچه سه ساله دارد ظاهرا یک مارمولک رفته سمت بچه و کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : ترس های واهی, نویسنده : 9manjooghf بازدید : 258 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 18:06

کتاب زمستان 62  نوشته اسماعیل فصیح را خواندم.  قصه دیگری از جنگ، که تلخ بود اما مقبول. تلخ برای یاداوری همه آن سالهای سیاه و مقبول از آن جهت که بدون جهت گیری های ایدئولوژیک و اسطوره سازی و نشان دادن وجه الهیت و معنویت برای جنگ و برکت و رحمت داتستن آن . برایم عجیب بود که  چرا با  این کتاب سلیقه ای برخورد نشده بود که البته با نگاهی به تاریخ انتشار آن که 1380 بود چرایش را فهمیدم . کتاب، وضعیت سیاه ایدئولوژی زده آن سالها و چهره  زندگی مردم آن دوره را نشان می دهد. که چگونه از هم می پاشد یا به نابسامانی و آوارگی می رسد و این تنها دشمن متجاور نیست که روزها را سیاه می کاغذ پاره های من...
ما را در سایت کاغذ پاره های من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9manjooghf بازدید : 240 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 18:06